سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یا امام رضا 

 

گناه، حجاب شهود

همان گونه که گناه و پلیدی و چرک و آلودگی و امثال آن عناوینی که در زبان ثقلین آمده است، از تأمل و اندیشه در نظام خلقت و تفکر در آیات تکوینی منع می کند، همچنین انسان را از تدبر در محتوای آیات تدوینی (قرآن) و استنباط از آن باز می دارد. حضرت رضا(ع) در پاسخ کسی که پرسید: چرا خداوند سبحان محجوب و مخفی است؟ چنین فرمود: پوشیده بودن از خلق به سبب کثرت گناهان آنان است، ولی او در هیچ لحظه ای از شب و روز چیزی بر او پوشیده نیست؛ «ان الاحتجاب عن الخلق لکثره ذنوبهم، فاما هو فلا یخفی علیه خافیه فی آناء اللیل و النهار.»[1]

                                                                 

                                                                                    

بدین معنا که گناه برای بعضی حجاب مشاهده فکری و برای بعضی دیگر حجاب شهود قلبی است. زیرا فطرتی که خداوند، مردم را بر اساس آن آفرید، حق را می بیند و آن را به دیگران نشان می دهد، ولی گناه چون غباری بر آن آینه صاف فطرت است؛ به گونه ای که از سویی حجاب شناخت فطری است و از سوی دیگر مانع شناخت فکری و از سوی سوم مانع شناخت شهودی کامل می شود. از این رو در مباحث گوناگون، گناه را مانع و پرده دانستن کاملاً صحیح است.

شاید میان جهل و گناه این تفاوت باشد که جهل مانع شناخت است و گناه مانع اعتراف؛ جهل پرده تعلیم و یادگیری است و گناه پرده تزکیه و پاکسازی؛ جهل در قلب را به روی حکمت می بندد و گناه در آن را به روی موعظه قفل کرده، آن را به غفلت فرا می خواند.

سخن حضرت رضا(ع) به این مطلب اشاره دارد: لیکن مردم شوریده عقل گردیدند و از آنجا که نمی دانستند، نسبت به حق کر و کور شدند؛ و لکن القوم تا هو و عموا و صموا عن الحق من حیث لایعلمون؛ و این است فرموده خدای بزرگ: «و من کان فی هذه أعمی فهو فی الاخره أعمی و أضل سبیلا.»[2] یعنی نسبت به حقایق موجود نابیناست؛ و ذلک قوله عزوجل: «و من کان فی هذه...» یعنی أعمی عن الحقایق الموجوده...

مردم در این زمینه اختلاف داشتند، به گونه ای که متحیر و سرگردان شدند و برای نجات از تاریکی به تاریکی پناه آوردند؛ بدین گونه که خداوند را با صفات خودشان وصف کردند و بیش از پیش از حق دور شدند، ولی اگر خدای بزرگ را به صفات ویژه خودش و مخلوقات را به صفات خودشان می ستودند، قطعاً با فهم بیش تر و یقین فزون تر سخن می گفتند و اختلاف پدید نمی آمد، ولی چون اسباب سرگردانی خود را خواستند، درمانده شدند، با آن که خداوند هرکه را بخواهد به راه راست هدایت می کند؛ «و انما خلقت الناس فی هذا الباب حتی تا هوا و تحیروا و طلبوا الخلاص من الظلمه بالظلمه فی وصفهم الله بصفه أنفسهم، فازدادوا من الحق بعداً؛ و لو وصفوا الله عزوجل بصفاته و وصفوا المخلوقین بصفاتهم لنالوا بالفهم و الیقین و لما اختلفوا، فلما طلبوا من ذلک ما تحیروا فیه ارتبکوا و الله یهدی من یشاء الی صراط مستقیم.»[3]

از این بیان شریف حضرت بر می آید: چنان که گوش و چشم و حواس ظاهری دچار نابینایی و ناشنوایی و تحیر می گردند، قلب و بصیرت و دیگر مشاعر باطنی نیز گرفتار این عوارض می شوند و نادانی به تحیر و دوری از حق در شناخت خداوند می انجامد؛ خداوندی که موجود مطلق و به دنیا و آخرت محیط است و بی مانند فاقد شریک و نیز بدون دومی است؛ بدین معنا که او را استواری داده، یاری اش رساند و نگهداری اش کند. چون جهان هستی نیازمند کسی است که آن را استوار سازد و نگه دارد، ولی آفریدگار غنی محض هیچ نیازی ندارد.

از محتوای فرمایش حضرت رضا(ع) و قرآن استفاده می شود که نزول برکات عینی و علمی در گرو تقوا و خالص ساختن عمل برای خداوند است و با گناه و روبرگرداندن از ذکر و یاد خدا، برکات نیست می شود. پس، همان گونه که تقوا شرط باز شدن درهای رزق عینی است؛ «و لو ان اهل القری امنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض و لکن کذبوا فأخذناهم بما کانوا یکسبون.»[4] شرط گشوده شدن درهای رزق علمی نیز است؛ «ان تتقوا یجعل لکم فرقانا...»[5]

نیز تکذیب و طغیان، مانع باز شدن درهای رزق عینی است؛ «و لکن کذبوا فأخذناهم بما کانوا یکسبون.»[6] همچنین مانع باز شدن درهای رزق علمی است که مهمترین و سودمندترین آن شناخت قرآن است؛ «سأصرف عن آیاتی الذین یتکبرون فی الارض بغیر الحق و ان یروا کل ایه لا یؤمنوا بها و ان یروا سبیل الرشد لایتخذوه سبیلاً و ان یروا سبیل الغی یتخذوه سبیلا ذلک بانهم کذبوا بایاتنا و کانوا عنها غافلین.»[7] و «صرف الله قلوبهم بانهم قوم لایفقهون.»[8]

این همان قفل قلب است که مانع تدبر در قرآن می شود. حضرت رضا(ع) برای بیان این که منصب امامت از طریق نصب و تعیین است، نه از روی اختیار و وکالت به این فرموده خداوند استدلال می فرمایند: «افلا یتدبرون القران أم علی قلوب أقفالها.» زیرا ظهور آیه در این است که قلب دارای قفلی است که از درک حق و شناخت قرآن جلوگیری می کند.

شاید از این آیه کریمه نیز چنین استفاده شود که محرومیت از رزق علمی مربوط به قفل و بستگی قلب است، نه این که در رحمت الهی بسته باشد. چون این در همواره باز است و همیشه فیض علمی چون فیض عینی از آن فرود می آید.

پس تفاوت از ناحیه گیرنده فیض است، نه فیض رسان. زیرا خداوند دائم الفیض بر مردمان است؛ هرچند گناهکار قلب بسته از آن محروم است. چنین گناهکاری به میزان علمی خود شادمان است و گمان می برد که درست عمل می کند، ولی در حقیقت در حجابی به سر می برد که از آن بی خبر است و این حجاب با سوء اختیار خود دریافت کننده فیض پدید آمده است.

                                                                            / برگرفته از کتاب قران حکیم از منظر امام رضا علیه السلام /آیت الله جوادی آملی

پی نوشت ها 

 



[1] مسند امام رضا، ج1، کتاب التوحید، ص72، ح72

[2] سوره اسراء، آیه72

[3] مسند امام رضا، ج2، کتاب الاحتجاجات، ص90، ح3

[4] سوره اعراف، آیه96

[5] سوره انفال، آیه29

[6] سوره اعراف، آیه96

[7] سوره اعراف، آیه146

[8] سوره توبه، آیه127




تاریخ : پنج شنبه 86/8/3 | 11:16 صبح | نویسنده : صبا | نظر

  • دانلود
  • رد ریپورتر
  • کارت شارژ همراه اول